آمدنمان به ژاپن دقیقا ده روز پس از مراسم عروسی مان در شهریور هشت سال پیش علاوه بر اینکه به یادآورنده خاطرات زیبای سالهای زندگی مشترکمان است، همزمان سالشماری است از حضور نسبتاً طولانی ما در این کشور آفتاب تابان. هشت سال معادل ربع عمر من، در کشوری که نظم، قانون و ادب و احترام برایمان به عنوان یک خارجی در این کشور وجود داشت و از هم اکنون به این فکرم که تا هفت هشت ماه دیگر که به ایران بر میگردیم با چه جوی روبرو خواهیم شد و چقدر طول می کشد تا با فضای موجود در آن انس بگیریم. اتفاقاً دو هفته پیش فرصتی بوجود آمد تا ضمن یک سفر کاری - کنفرانسی در شهر توکیو با تعدادی از دوستان قدیمی که همینک ساکن این شهر پر هیاهو هستند، دیداری تازه کنیم و خاطرات گذشته را مرور کنیم. نکته جالب در این دیدارها هنگامی بود که بحث به آینده کاری یا شغلی می رسید و تاکید اکثر دوستان مبنی بر عدم بازگشت به ایران بدلیل شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حاکم و عدم وجود امنیت اجتماعی. به هر حال با وجود اکثریت نقل قول ها و مباحث منفی پیرامون این موضوع چه از طرف افراد داخل ایران و یا خارج ایران، شخصاً فکر می کنم که این مورد بازگشت یک مسأله و تجربه کاملا شخصی است که هر کسی با توجه به شناخت از ظرفیت ها ، توانایی ها و کارایی خودش بایستی تصمیم گیری کند. با تمام این حرفها امیدوارم که نهمین سالگرد ازدواجمان را در خانه شخصی مان در ایران باشیم و بتوانیم از تجربیات ، دانش و اگاهی که در طول مدت حضور در ژاپن آموختیم، استفاده بهینه کنیم.
Thursday, August 23, 2007
Wednesday, August 8, 2007
توسعه پایدار ۱- آینده نگاری توسعه پایدار
مبحث آینده نگاری تکنولوژی های توسعه پایدار از جمله مباحث نوین و بسیار مهم و نگاهی است فراگیر به آینده صنایع شیمیایی. این بحث آینده نگاری را با یک سوال شروع می کنیم: صنایع شیمیایی بایستی به سمت تولید چه نوع محصولاتی بروند تا در بالا بردن توسعه پایدار برای شهروندان و جامعه نقش موثری را ایفا کنند و برای رسیدن به این مرحله به چه تکنولوژی هایی نیاز دارند؟ بررسی دقیق و موشکافانه این موارد کلید تصمیم گیریها در حوزه های صنعت، آکادمیک و دولت می باشد که می تواند تصویر شفافی از چالشها، موقعیتها و فاصله های موجود حال حاضر را نشان داده و دستورالعملی باشد در جهت تضمین آینده موفقیت آمیز صنایع شیمیایی. اهدافی که در این آینده نگاری نهفته است را می توان در موارد زیر خلاصه نمود
آشنایی صنایع شیمیایی با چالشها و موقعیتهای بیزینسی و پیش بردن فرایندهای توسعه پایدار
آشنایی استفاده کننده های صنعتی مواد شیمیایی با انتخاب های جدید در راستای بالا بردن توسعه پایدار صنایع شیمیایی
آشنایی محیط های آکادمیک با مباحث جدید در تحقیقات و با مباحث جدید در بکار بردن تکنولوژی ها و ایجاد زمینه تدریس آنها
سیاست ها و خط مشی های بخش های مختلف دولتی و بررسی تاثیر آنها روی استفاده از مواد شیمیایی
آموزه های جدید برای عامه مردم در جهت آشنایی با اهمیت فرایندها و تکنولوژی های جدید و تاثیر آنها در چالشهای آینده علمی و صنعتی
-ادامه دارد-
آشنایی صنایع شیمیایی با چالشها و موقعیتهای بیزینسی و پیش بردن فرایندهای توسعه پایدار
آشنایی استفاده کننده های صنعتی مواد شیمیایی با انتخاب های جدید در راستای بالا بردن توسعه پایدار صنایع شیمیایی
آشنایی محیط های آکادمیک با مباحث جدید در تحقیقات و با مباحث جدید در بکار بردن تکنولوژی ها و ایجاد زمینه تدریس آنها
سیاست ها و خط مشی های بخش های مختلف دولتی و بررسی تاثیر آنها روی استفاده از مواد شیمیایی
آموزه های جدید برای عامه مردم در جهت آشنایی با اهمیت فرایندها و تکنولوژی های جدید و تاثیر آنها در چالشهای آینده علمی و صنعتی
-ادامه دارد-
آینده نگاری تکنولوژی های توسعه پایدار=SUSTAINABLE TECHNOLOGIES ROADMAP
Monday, July 30, 2007
فال حافظ
دیشب برای پسرمان فال حافظ گرفتیم و چه شعری آمد، تا نظر شما چه باشد!!
ایدل گر از آن چاه زنخدان بدرآیی
ایدل گر از آن چاه زنخدان بدرآیی
هر جا که روی زود پشیمان بدرآیی
هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش
هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش
آدم صفت از روضه رضوان بدرآیی
شاید که به آبی فلکت دست نگیرد
شاید که به آبی فلکت دست نگیرد
گر تشنه لب از چشمه حیوان بدرآیی
جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح
جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح
باشد که چوخورشید درخشان بدرآیی
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم وخندان بدرآیی
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقتست که همچون مه تابان بدرآیی
بر رهگذرت بسته ام از دیده دوصد جوی
بر رهگذرت بسته ام از دیده دوصد جوی
تا بو که تو چون سرو خرامان بدرآیی
حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مهرو
حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مهرو
باز آید و از کلبه احزان بدرآیی
فوتبال و جام ملتهای آسیا
خب جام ملتهای آسیا هم با قهرمانی تیمی که حتی خوشبین ترین افراد هم فکر نمی کردند (عراق) به پایان رسید. برای من که تقریبا تمام بازی ها را تماشا کردم تیم عراق از روز اول با انگیزه ای مثال زدنی وارد میادین شد و تا روز آخر هم (بدون نوسان) ضمن حفظ آرایش تیمی و تاکتیکی اش و با دوندگی های بی امان بازیکنانش جام را برای ملت عراق هدیه برد و واقعا تیمی بود که برای ملتش بازی کرد.و اما تیم ایران: تیمی که به نظر من مثل همیشه بازی کرد، خوب در حد متوسط و چون مثل معدود دفعات تاریخ فوتبال ایران!! (البته از سال های میانی دهه ۸۰ که شخصا تماشاگر پروپاقرص فوتبال شدم) عالی بازی نکرد و خارج از تاکتیک تیمی، به تکنیک بازیکنانش و شانس های فوتبالی اش روی آورد و مهمتر از همه چیز تیمی عاری از انگیزه برای رسیدن به اهدافش بود. و این ها معمولا مشکلات همه تیم های فوتبال ایران اعم از ملی یا باشگاهی است که همواره در میانه بازی ها به آخر خط می رسند. مسأله دیگر انتظار بالایی است که معمولا از تیم های فوتبال ایرانی وجود دارد و هیچکس در حد آسیا به کمتر از قهرمانی رضایت نمی دهد و همچنان ایران را بهترین تیم آسیا می دانند در حالیکه وضعیت امکانات، عدم مدیریت صحیح ، عدم برخورداری از دانش و علم روز دنیا ، عدم آگاهی از مسائلی چون تغذیه صحیح، روانشناسی بازیکنان و ... همچنان جزو مواردی است که یا به آنها اصولا بها داده نشده و یا خیلی سطحی و گذرا بوده است. و البته یادمان نرود که جدای از تمام این ها، داشتن انگیزه بالا و عمل کردن به فعل خواستن توانستن است (همانند عراقی ها) نصف راه پیروزی ست.
Friday, July 13, 2007
موزه شکوه تمدن پارس
دیروز فرصتی پیش آمد تا از موزه "شکوه پرشیا" و یا "شکوه تمدن پارس" دیدن کنیم. این موزه متشکل از 201 قطعه از جواهرات و آثار باستانی ایران می باشد که از آگوست سال گذشته در شهرهای مختلف ژاپن برگزار شده و همینک اساکا پس از توکیو، ناگویا، ساپورو و فوکواکا آخرین شهر ژاپنی است که پذیرای تاریخ و فرهنگ کهن ایرانی برای مدت دو ماه شده است. کلیه قطعات موزه از پنج موزه ملی ایران، موزه تخت جمشید، موزه شیشه و سرامیک، موزه تبریز و موزه رضا عباسی به ژاپن آورده شده و دربرگیرنده تاریخی از هفت هزار سال پیش تا هراز و پانصد سال پیش می باشد. شخصا برای من که قبلا غیر از موزه تخت جمشید و موزه تبریز بقیه و بخصوص موزه ملی ایران را ندیده بودم فرصت غنیمتی بود که با تاریخ ایران باستان بیشتر آشنا شوم. (البته بایستی اضافه کنم که آنچه در این موزه در معرض نمایش قرار داده شده به هیچ وجه قابل مقایسه با بخش های ایران در دو موزه لوور در پاریس و موزه بریتیش در لندن نمی باشد. بطوریکه در موزه لوور، ایران با هفت سالن بزرگ بیشترین مساحت را در میان تمام کشورهای دنیا به خود اختصاص داده است ) به هر حال بازدید از این موزه و تماشای ظروف زیبای منقش به تصویرهای باستانی در روی آنها وتصور اینکه مثلا در هفت هزار سال پیش چگونه توانسته اند به این حد از خلاقیت و ابتکار دست یابند از لحظاتی است که اندیشه انسان را به آن دور دست های دور پرواز می دهد و البته همراه با افسوسی است از وضعیت امروزی ایران و بی مهری که بر میراث فرهنگ و تاریخ و هنر ایران زمین می گذرد.
Friday, June 29, 2007
وب سایت
با تشکر از پیام های دوستان برای مطلب قبلی.
من برای اصلاح، بازسازی و تکمیل سایت اینترنتی ام به کمک فرد متخصصی نیاز دارم تا بر اساس مطالب و مواد خامی که در اختیارش می گذارم سایت را طراحی و تکمیل کند. دامین و هاست هر دو تحت قرارداد با یک شرکت آمریکایی هستند. البته هزینه مربوطه را هم می پردازم. (و یا اگر فردی را در این زمینه میشناسید، معرفی کنید)
Thursday, June 28, 2007
تاخیر - تولد - ژاپن
با سلام به همه دوستان و بخصوص دوستانی که طی این مدت غیبت صغرای من با ایمیل و تلفن و... پیگیر این صفحه شدند و اینکه چرا مطلب جدیدی ننوشته ام. راستش روزی که تصمیم به درست کردن این وبلاگ کردم هدفم این بود که حداقل هفته ای یک نوشته جدید داشته باشم و خداییش کلی مطلب هم آماده کرده بودم که هنوز هم خیلی از آنها قابل نوشتن هستند ولی خوب به دلایل مختلف بویژه مشغله های کاری اخیر این کار میسر نشد اما امیدوارم که دوباره و از این مطلب و با استفاده از نظرات شما بتوانم حداقل حرفها، ایده ها و بحث های فراوانی که گوشه ای از ذهنم را مشغول کرده در این صفحه قرار دهم.
و اما بازنویسی مجددم را با تجربه ی زیبای مسیر پدر شدنم شروع می کنم چون که قرار است به امید خدا تا 3 ماه دیگر یک پسر کاکل زری به خانواده ما اضافه شود که از همین حالا هم شور و هیجان و شعف خاصی بوجود آورده است. و اما نکته جالب در این مورد برنامه هایی است که در ژاپن برای پدر و مادرهای آینده تدارک دیده اند. چندی پیش در فستیوالی شرکت کردیم تحت عنوان Maternity Festival که شامل برنامه های متنوعی بود مثل نمایشگاهی از غرفه های مختلف عرضه کننده کلیه وسایل مورد نیاز بچه تازه به دنیا آمده، کلاسهای مختلف برای پدر و مادرهایی که در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند، نمایش فیلم از جنین تا زایمان، رقص مخصوص مادران باردار و روشهای مدیتیشن،.... که در نوع خودش بسیار جالب، آموزنده و کاربردی بود.
و اما بازنویسی مجددم را با تجربه ی زیبای مسیر پدر شدنم شروع می کنم چون که قرار است به امید خدا تا 3 ماه دیگر یک پسر کاکل زری به خانواده ما اضافه شود که از همین حالا هم شور و هیجان و شعف خاصی بوجود آورده است. و اما نکته جالب در این مورد برنامه هایی است که در ژاپن برای پدر و مادرهای آینده تدارک دیده اند. چندی پیش در فستیوالی شرکت کردیم تحت عنوان Maternity Festival که شامل برنامه های متنوعی بود مثل نمایشگاهی از غرفه های مختلف عرضه کننده کلیه وسایل مورد نیاز بچه تازه به دنیا آمده، کلاسهای مختلف برای پدر و مادرهایی که در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند، نمایش فیلم از جنین تا زایمان، رقص مخصوص مادران باردار و روشهای مدیتیشن،.... که در نوع خودش بسیار جالب، آموزنده و کاربردی بود.
به اینها اضافه کنید کلاسهای آموزشی که از طرف شهرداری های هر محل و همینطور کلینیک یا بیمارستان مربوطه هر ماه جهت آمادگی پدران و مادران آینده برگزار می شود و در این کلاس های Welcome Baby در مورد تمام مسائل ریز و درشت دوران بارداری، زایمان و نحوه نگهداری از نوزاد آموزش های لازم داده می شود. نمیدانم که آیا در کشورهای دیگر هم چنین برنامه هایی وجود دارد یا خیر، به هر حال به نظر من بسیار ضروری و لازم می باشد. این مطلب را با گذاشتن عکس سونوگرافی پسر کوچولویمان به پایان می برم. هماهنگی روح جهان و شکل گیری نوزاد هم مسئله جالب توجهی است که در مطالب بعدی به آن خواهم پرداخت. با آرزوی بهترین ها.
Monday, May 14, 2007
The Most Valuable Question You May Ever Ask-Jack Canfield
(by Jack Canfield) Link:www.jackcanfield.com
As you begin to take action toward the fulfillment of your goals and dreams, you must realize that not every action will be perfect.
Not every action will produce the desired result. Not every action will work.
Making mistakes, getting it almost right, and experimenting to see what happens are all part of the process of eventually getting it right.
Thomas Edison is reported to have tried over 2,000 different experiments that failed before he finally got the light bulb to work. He once told a reporter that, from his perspective, he had never failed at all. Inventing the light bulb was just a 2,000-step process. If you can adopt that attitude, then you can be free to take an action, notice what result you get, and then adjust your next actions based on the feedback you have received.
Ready, Fire, Aim!
Don’t be afraid to just jump in and get started moving toward your goals. As long as you pay attention to the feedback you receive, you will make progress. Just getting into the game and firing allows you to correct and refine your aim.
The Most Valuable Question You May Ever Learn
In the 1980s, a multimillionaire businessman taught me a question that radically changed the quality of my life. So what is this magical question that can improve the quality of every relationship you are in, every product you produce, every service you deliver, every meeting you conduct, every class you teach and every transaction you enter into?
Here it is:
“On a scale of 1 to 10, how would you rate the quality of our relationship during the last week?”
“On a scale of 1 to 10, how would you rate the quality of our relationship during the last week?”
Here are a number of variations on the same question that have served me well over the years...
“On a scale of 1 to 10, how would you rate…
• my teaching?
• our product?
• this class/seminar/workshop?
• this meeting?
• our date/vacation?
• our performance?
• this meal?
• my coaching/managing?
• this book/recording/show?
• my parenting/babysitting?
Any answer less than a 10 always gets this follow-up question:
“What would it take to make it a 10?”
This is where the *really* valuable information comes from. Knowing that a person is dissatisfied is not enough. Knowing in detail what will satisfy them gives you the information you need to do whatever it takes to create a winning product, service or relationship.
There Are Two Kinds of Feedback
There Are Two Kinds of Feedback
There are two kinds of feedback you might encounter – negative and positive. We tend to prefer the positive – that is, results, money, praise, promotion, raise, awards, happiness, inner-peace, etc. It feels betters. It tells us we are on course and doing the right thing.
We tend not to like negative feedback – lack of results, little or no money, criticism, poor evaluations, complaints, unhappiness, inner conflict, pain, etc.
However, there is as much useful data in negative feedback as there is in positive feedback. It tells us that we are off course, headed in the wrong direction, doing the wrong thing. This is priceless information!
However, there is as much useful data in negative feedback as there is in positive feedback. It tells us that we are off course, headed in the wrong direction, doing the wrong thing. This is priceless information!
In fact, it’s so valuable that one of the most useful projects you could undertake is to change how you respond to negative feedback. I like to refer to negative feedback as information for “improvement opportunities.” Here is a place where I can get better.
Ask Yourself for Feedback
In addition to asking others for feedback, you need to ask yourself for feedback, too. More than any other source of feedback, your body will tell you whether or not you are on course or not. When you are relaxed and happy, your body is telling you that you are on track. When you are constantly exhausted, tense, in pain, unhappy and angry, then you are off track.
Take time to listen to what your body is saying to you. Take time to listen to your physical sensations and your feelings. They are sending you important messages. Are you listening?
Remember, Feedback Is Simply Information
You don’t have to take it personally. Just welcome it and use it.
Subscribe to:
Posts (Atom)